Add to Google Reader or 
Homepage

۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

باز هم شکر فروش ها و کارخانه دارها ، کلاش ها و اوباش ها فتوا دادند !

حقیقت این است که از آخوند قدس سره تر خودش است ، از آخوند معظم اله تر خودش است ، از آخوند مدظله‏ العالى‏ تر خودش است . در کمال ناباوری که فرزندان دلیر ایران به خاطر حقوق حقه شان در خیبانهای پایتخت کشته میشوند ، شکر فروش ها و دزدها فتوا میدهند ، دلشان به حال مردم بحرین میسوزد . آقایان معظم اله ، دوره ی روحانیون مستقل و زمانی که روحانیون در صف اول مبارزه با استبداد بودند گذشت ، امروز روحانیونی چون شما دشمن شماره یک ملت ایران هستید ، این شما هستید که به خاطر فسادهای مالی و اقتصادی خودتان و فرزندانتان از حکومت ملوک الطوایفی خامنه ای و شرکا حمایت میکنید و ظلم و فساد را در چشم عوام الناس مشروع جلوه میدهید . راه دور نروید اگر اندکی انسانیت در وجود ناپاکتان مانده چراغی را که به خانه رواست ، در مسجد مصرف نکنید ، مال ملت ایران را نخورید و به ملت خیانت نکنید . حداقل اگر به دروغ هایی که بر منبر ها و مکلاها به خورد مردم میدهید اندکی باور دارید  و از بهشت و جهنم دروغین احادیث متواتر ڄعل میکنید ، یا اینکه مدعی واسطه گری میان الله و مردم هستید رویه ی  کار راحفظ کنید ، حوادت و جنایات ایران را محکوم کنید . خود شما هم به وجود ناقص خامنه ای باور ندارید ، این را همگان میدانند ، اما به خاطر اینکه در فساد و پول دزدی حکومت سهیم باشید ، این فتوا های کذا و کذا را صادر میکنید . آقایان آنقدر که باید بدزدید دزدیده اید ، آنقدر که باید از انقلاب اسلامی غنیمت میگرفتید که گرفته اید ، عروس ها و نوه ها را به انگلیس و آمریکا فرستاده اید . این مردم را به حال خود وا گذارید ، دیگر کافی نیست ؟ کاری نکنید که مردم به جان آمده بعد از سرنگونی این نظام خلافتی ، اولین قدمشان به سمت حوزه ها و اماکن نشر اکاذیب باشد . موج آگاهی را سر باز ایستادن نیست ، اگر مردم در ۸۰ سال پیش حرف ایرج میرزا را میفهمیدند ، امروز در چنگال پلید خدایگان شهوت و پول پرستی که شما ها باشید اسیر نبودند . 
نعوذ بالله از آن قطره های دیده شیخ
چه خانه ها که از این آب کم خراب کند
شنیده ام که به دریای هند جانوری ست
که کسب روزی با چشم اشک ، یاب کند
به ساحل آید و بی حس به روی خاک افتد
 دو دیده خیره به رخسار آفتاب کند
شود ز تابش خور چشم او پر قی و اشک
برای جلب مگس دیده پر لعاب کند
چو گشت کاسه چشمش پر از ذباب و هوام  
به هم نهد مژه و سر به زیر آب کند
به آب دیده سوزنده تر ز آتش تیز
تن ذباب و دل پشه را کباب کند  
چو اشک این حیوان است اشک دیده شیخ
مرو که صید تو چون پشه و ذباب کند 












  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظرها:

ارسال یک نظر

 
ساخت سال 1388 کافه نادری.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده