skip to main |
skip to sidebar


در میان انسانهایی که به حیوانات علاقه دارند ، سگ جایگاهی مخصوص و بسیار والایی دارد . هستند کسانی که جز سگ مونس و همدمی ندارند و هستند کسانی که سگ را با وفا ترین و غمخوار ترین رفیق بی کلک و یاروغار روزهای پیری و کوری میدانند . اما در همین دنیایی که ما زندگی میکنیم ، انسانهایی هم هستند که پا را از این امر فراتر گذاشته و به سگ به عنوان موجودی مقدس ، یا خدایی بی مانند نگاه میکنند . به هر روی این هم طرز فکری است که تا زمانی که در حریم شخصی است ، مورد احترام هر انسان آزاده ای خواهد بود . فارغ از این که درست باشد یا اشتباه . افرادی هم هستند که همین موجود مقدس و خدایگان دیگران را در بازارها سلاخی میکنند و گوشت آنرا به فروش میرسانند . کشور کره جنوبی یا چین با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت نمونه ی بارز و در بر گیرنده هر دو طیف از اینگونه افراد است . تصویر اول متعلق به فردی است که سگ را میپرستد ، به پایش افتاده و او را ستایش میکند . تصویر دوم متعلق به یکی از بازارهاست که به صورت کاملا علنی سگ را قربانی میکند و گوشتش را به فروش میرساند . بی آنکه به آن بیاندیشد که سگ در نزد عدە ای از هم میهنانش نماد تقدس و باوری خدایی است . به نظر من آنها به این باور رسیده اند که عقیده و دیدگاه هر فرد برای خود آن فرد است که محترم و قابل پسند است ، ولی همین که از حیطه ی شخصی خارج شد و به مهلکه ی عمومی پای گذاشت ، هیچ الزامی برای احترام به عقاید فردی در کار نیست ، به راحتی میشود به نقدش کشید یا گوشتش را کباب کرد و خورد . آنها برای یافتن این مفهوم نه آموزش خاصی دیده اند و نه آزمونهایی پیچیده را پشت سر گذاشته اند . اما به راستی ما را چه میشود که در همین فضاهای مجازی که اکثر کاربران و استفاده کنندگان آن جز متمولین و فرهیختگان جامعە هستند و اکثرشان تا حدود بسیار زیاد قوانینی که انسانهای جهان را به آزادی رهنمون ساخته را میدانند ، باز هم این لایه ی مقدس چند هزار ساله باعث میشود که حرف همدیگر را تاب نیاوریم ، نظر مخالف را نشنویم ، و به این گمان باشیم که آن چیز که برای ما مقدس است الزما باید برای دیگری هم مقدس باشد ؟ بارها دیده شده که نقدی منصفانه و بدور از توهین و افترا هم مورد حمله قرار گرفته و به آن تاخته شده است . اگر معتقد به دموکراسی و آزادی بیان هستیم برایش حد و مرز قائل شدن همان معنای ( مشروطه ی مشروعە ی ) صد و اندی سال پیش خواهد بود . یعنی در جا زدن در تاریخ ! اگر این است حال و روز فرهیختگان ما پس بدا به حال آن روستایی ی ساده دل که فریب مکر دغل بازان دینکار را خورده و به وعده ی بهشت موهوم ، دنیا و حیات واقعی را به رایگان به مکاران آخرت فروش واگذارده است . امیدوارم با دیدن این دو عکس در کنار هم به این موضوع پی ببریم که هیچ چیز در دنیا آنقدر مقدس نیست که نتوان آنرا نقد کرد . در پایان هم به خاطر اینکه سگان عالم از ما شاکی نشوند و با خود نگویند که از اسم و رسم و عکس ما به نفع حقایق تلخ ولی واقعی ی پیرامون خود بهره جسته اند و در نهایت ما را متهم به نقض حریم شخصی و کپی کاری ننمایند این شعر را هم که سروده ای بسیار زیبا از ( کامرزم عا شوری) است را تقدیم میکنم به همه ی سگان عالم :
سگ همسایه جهید
شور یک شهوت نوخواسته در دل بودش
به خیالش که همه در دل شب در خوابند
چه کسی میداند سگ همسایه کجاست !
سگ همسایه پرید
با نگاهی که ازآن شهوت و خون میبارید
پشت پا زد به همه تکلیفش!
او که در عهد و وفا وارث اجدادش بود !
مظهر عهد و وفا در عطش چیست کنون ؟!
دهکده آرام است/ جز صدای دل آشفته این خوارسگ بیچاره
مابقی خاموشند/ (ظاهرا خاموشند !)
با توام ماه جهان تاب!/ کجایی امشب/ ز نبودت ای وای /چه شدست دهکده را ..
سگ همسایه رسید /
سگ همسایه رسید / بر سر مقصد پوچ
بوی معشوقه او / همچنان پابرجاست
عطر گرم نفس یار عزیزش جاریست
بوی تند عرق یک سگ ولگرد هنوز
بر سر بستر پوشالی یار
همچنان پابرجاست
او دگر تنها نیست / یک سگ دیگر هم
با خود اندیشیدست
همگی در خوابند
سگ همسایه به چند؟!
چه کسی میداند؟!
چه کسی می بیند!
دهکده آرام است / باز مردم خوابند (ظاهرا درخوابند!)
چه کسی میداند /سگ همسایه کجاست !
2 نظرها:
اين مرتيکه احمق دو رو ابراهيم يزدی و دوستاش هر چی سرشون بياد حقشونه. رياکارانه اسمشون رو گذاشتن نهضت آزادی ايران، آنوقت ميرن نماز جمعه مي خوانند. بريد اسمتون رو بگذاريد نهضت آزادی اسلام يا نهضت خيانت به ايران. ايران و ايرانی واقعی هيچوقت مسلمان ذاتأ تروريست و آدمکش نميشود.
اينها فقط وظيفه شون اينه که جو را پر کنند تا صدای ديگری شنيده نشود.و مردم فرصت نکنند فکر ديگری بکنند.
اگر واقعا صداقت داشتند نهضت باصطلاح آزادی ايران را منحل مي کردند واعتراف ميکردند که با اين نهضت به ايران وايرانی .لطمه زده اند .وباعث مشروعيت دادن به حکومت تروريستی و غير انسانی اسلامی شده اند.اسلام يک دين تروريستی و شيطانی است.
ناشناس عزیز به نظر من نهضت آزادی یعنی همین جوون هایی که پارسال جونشونو گذاشتن کف دستشون و رفتن تو خیابون . یه عده کشته شدن ، یه عده دستگیر ، بهشون تجاوز شد اما هنوز ایستادن . ابراهیم یزدی ها هم تاریخ مصرفشون تمام هست . حکومت دینی هم دیگه داره زورهای آخرشو میزنه . یک ملت رو با حربه ی دین تا ابد نمیشه خواب نگاه داشت .
ارسال یک نظر