Add to Google Reader or 
Homepage

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

شرحی مختصر در باب < شیر و خورشید > ، این نماد یادگار مانده از ایران کهن

با وجود جو اختناق و سیطره فرهنگ حکومت فعلی ایران که الحق ید طولايی در جعل با نشر اکاذیب و لجن پراکنی بر تاریخ و فرهنگ ایران را دارد و ملی گرایی را عار و ننگ و اسلام گرایی را فخر. و هویت ملی را به ناف اسلام میبندد آنطور که پنداری در قبل از اسلام نه انسانی ، نه زاد و ولدی و نه تمدنی بوده است. یا اینکه به تعبير آقای خمینی : ( اسلام ما را آدم کرده است ). اما از این بحث بگذریم که این گزک را چه کسی به دست روحانیون داده تا به محض رسيدن بر قدرت يابوی بلاهت را به زیر ران کشند و در گوشه گوشه ایران تمامی نمادها ی تاریخی يا فرهنگیمان را صور قبیحه بنامند و يا شیخ خلخالی بر آن شود تا تمامی ی یادبودها و اماکن تاریخی را با خاک یکسان نمايد و حتی نام خلیج همیشه فارس مان را هم به واژه مجعول خلیج ( ا س ل ا م ی ) تغییر دهد، همین بس که در این توهم بزرگ تاریخی احزاب  چپ  خودمان هم بی تقصیر نبوده اند . به همین دلیل...
بر آن شدم تا مختصری در رابطه با نماد شیر و خورشید مطلبی بنویسم . در کشورمان ایران چه در دوران قبل و چه بعد از اسلام نقش شیر بسیار معروف بوده چنانکه نقش آن بر روی پرچم ها سکه ها ، بر روی دیوارها یا بر سر دروازه ها جای داشته است . بنا به گزارش احمد کسروی نخستین دلیل بر این موضوع یکی سنگ شیر همدان ، از شاهکارهای فن سنگ تراشی باستان ، که بدلیل سالخوردگی زمان و تاریخ آن از میان رفته است و دیگری پیکر شیر و گاو است که در چندین جا بر دیوار های کوشک هخامنشیان در استخر نگاشته شده است . دلیل دیگر سکه ها و آلات و ادواتی که از مغولان و صفویان با نقش شیر در دست هست . و دلیل دیگر یاد هایی است از شاعران پارسی ، در قصیده ها و اشعار خود که از درفش ها و چه بسیار که نام شیر را برده اند. به عنوان مثال ارزقی از شاعران زمان سلجوقیان که میگوید: بدان گاهی که چو دریا یلان آهن پوش / برون شوند خروشان همال پيش همال / پلنگ و شیر بجنبند بر همال علم / تن از نسيج یمانی و جان ز باد شمال / . یا مولوی میفرماید : ما همه شيريم شیران علم / حمله مان از باد باشد دم به دم / . یا فردوسی میفرماید: چو سروستان شده دشت از در افشان / چو دیبای درافشان مه درافشان / فراز هر یکی زرین یکی مرغ / عقاب و باز یا طاووس و سیمرغ / به زیر ماه در شیر آبگون رنگ / تو گفتی شیر دارد ماه در چنگ / . و اما خورشید از زمان بسیار قدیم در ایران زمین نماد پاکی بوده و به عنوان درخشان ترین جرم آسمانی در نزد مردمان باستان جایگاه والایی داشته است. حال سوال اینجاست که شیر و خورشید از کی در کناره هم قرار گرفته اند؟ در این رابطه افسانه ها داستانهای زیا دی نقل کوچه و بازار است اما به صورت مستند سندی در دست است که داستان شیرو خورشید و زمان و تاریخه آنرا بر ما روشن میسازد. این سند نوشته (ابن عبری) تاریخ نگار و دانشمند معروف است که در کتاب ( مختصر تاریخ الدول) چنین نقل مینماید: خاندان سلجوقیان روم در قسمتی از آسیا ی کوچک فرمانروا بوده اند .غياث الدين کی خسرو پسر علاالدين کيکاوس از پادشاهان آن خاندان دل به دختر پادشاه گرجستان میبندد و او را به زنی اختیار میکند . در آن زمان زیبایی زنان گرجی زبان زد خاص و عام بوده تا بدان حد که بسیاری از ملک رانان از مسلمان تا غیر مسلمان ازآن بلاد همسر بر میگزیدند. باری کیخسرو که شیدای جمال شاهزاده خانوم گرجی میشود ، بر ان میشود که بر روی سکه های مرسوم آنزمان عکس زیبای او را حک کنند که با مخالفت اطرافیان وی روبرو میشود و در نهايت تصمیم بر آن میگیرند که صورت شیری نگاشته و روی همچون خورشید شاهزاده را بالای آن بکوبند و چنان میشود. و بدین صورت شیر و خورشید پدید آورنده عشقی میشود برای سرزمین ایران . حال این سوال پیش می آید که شیر و خورشید چگونه به شهرت رسید و نماد رسمی کشور شد ؟ شاه طهماسب پسر شاه اسماعیل صفوی توجه خاصی نسبت به شیر و خورشید داشته اما چون او هم همانند خیلی ها گرفتار این اشتباه بود که شیر نشان طالع پادشاهان است و چون طالع او برج حمل ( بره ) بوده از این جهت خورشید را پشت بره نشانيده که از این مدل سکه ها به عنوان سند تاریخی مقادیری در اختیار هست . بعد از دوران شاه طهماسب توجه خاصی نسبت به شیر و خورشید نمیشود، این دوران همچنان تا زمان افشاریان و زند یان نیز ادامه دارد ( البته در زمان افشاریان و زند یان هم هرچند ناچیز اما مقادیری اسناد در دست هست) . و اما زمان قاجار . در زمان آقا محمد خان قاجار هم اوضاع بر همین منوال است والی در زمان فتحعلیشاه و جانشینش محمد شاه گذشته از سکه هایی که در دست هست نوشته یکی از نویسندگان فرانسوی با نام ( مسیو دوبو ) نیز موجود است که در کتاب خود با عنوان (لاپرس) چنین می نگارد : یکی از شیوه پادشاه ایران این است که درفش های بسیار به کار میبرد و بر این درفش ها دو نقش نگاشته است ، یکی تیغ دو سر علی ( ذوالفقار) و دیگری صورت شیر خوابیده ای که خورشید از پشت او در می آید . سکه هایی با نقش شیر و خورشید در دست هست که شیر خوابیده است ، تاریخ ی سکه ها ۱۲۷۲ است . اما چند سال بعد در یک رشته از سکه ها به یک باره شیر به پا خا سته و برای اولین بار شمشیر به دست گرفته است. تاریخ شیر و خورشید و شمشیر تقریبا در سال ۱۲۸۰ بوده و از آنجایی که به خاطر مراودات سیاسی و اقتصادی با دول بیگانه و از آن جهت که در آن زمان رسم بر این بوده که هر کشوری برای خود نشانی داشته باشد شیرو خورشید به عنوان نماد رسمی ایران برگزیده میشود . بعد از دوران قاجار در دوران پهلوی هم این نشان به صورت رسمی همچنان حفظ میشود تا اینکه در سال ۱۳۵۷ این نشان باستانی و تاریخی که بر گرفته از فکر و نبوغ خالص ایرانی است جای خود را به نماد ( الله ) میدهد . شیر و خورشید مربوط به هیچ شاه و پادشاه خاصی نبوده و فقط از ذات و سرشت پاک ایرانی سرچشمه میگیرد و نه صور قبیحه هست و نه طاغوت و نه چیز دیگری . 
  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

2 نظرها:

ناشناس گفت...

مرسی ازاین نوشته زیبا و از آن زیباتر نقش شیر و خورشید ایرانی.
چو ایران مباشد تن من مباد.

Boutimar گفت...

ناشناس عزیز خوشحالم که خوشتون آمده . سپاس از شما

ارسال یک نظر

 
ساخت سال 1388 کافه نادری.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده